دوشنبه ۲ تیر ۱۴۰۴ - ۰۷:۴۹
ورود حوزه‌ علمیه به هوش مصنوعی؛ چرا و چگونه؟

حجت الاسلام بشیری تصریح کرد: مطالعات کلان پژوهشکده مطالعات راهبردی در حوزه‌های علمیه با بهره‌گیری از ابزارهای نوین مانند تحلیل داده‌ها، آینده‌پژوهی و نقشه‌برداری دانش می‌تواند خدماتی تحول‌آفرین به طلاب ارائه دهد.

حجت الاسلام علیرضا بشیری مدیر گروه علمی مطالعات کلان پژوهشکده مطالعات راهبردی حوزه و روحانیت در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه به تبیین اهمیت ورود حوزه علمیه به عرصه هوش مصنوعی پرداخت که آن را در ادامه می خوانید:

در ادامه این گفتگو را بخوانید:

ورود حوزه به مساله هوش مصنوعی را چگونه ارزیابی می کنید؟

ورود حوزه‌های علمیه به مسئله هوش مصنوعی را می‌توان یک حرکت راهبردی و ضروری ارزیابی کرد که هم‌زمان با فرصت‌های مهمی همراه است و چالش‌های پیچیده‌ای را نیز پیش رو دارد . این ضرورت پیش از هر چیز از مسئولیت حوزه‌های علمیه برای حفظ هویت اسلامی جامعه در برابر تحولات شتابان فناوری ناشی می‌شود . هوش مصنوعی امروزه در حال دگرگون‌سازی سبک زندگی، آموزش، اقتصاد و حتی فرهنگ و سیاست است و اگر نهادهای دینی مانند حوزه در این میدان حضور فعال نداشته باشند، ارزش‌های اسلامی ممکن است در فضای دیجیتال به حاشیه رانده شوند. علاوه بر این، هوش مصنوعی پرسش‌های بی‌سابقه‌ای را ایجاد کرده است که نیازمند پاسخ‌های فقهی و دینی هستند؛ مسائلی مانند مشروعیت استفاده از ربات‌های همدم، اتوماسیون مناسک دینی (مانند اذان یا اقامه هوشمند)، اعتبار فتواهای صادرشده توسط الگوریتم‌ها، یا اخلاقیات جمع‌آوری داده‌ها برای آموزش مدل‌ها . حوزه به عنوان ژرفنای فرهنگ ایران اسلامی و مرجع پاسخگو به «مسائل مستحدثه» نمی‌تواند نسبت به این تحولات بی‌تفاوت بماند. از سوی دیگر، ورود جدی حوزه به این عرصه می‌تواند به شکل‌گیری یک الگوی پیشرفت اسلامی-ایرانی در فناوری کمک کند و مانع از انحصار گفتمان هوش مصنوعی توسط غرب شود.

در میان فرصت‌های پیش‌رو، هوش مصنوعی می‌تواند آموزش حوزوی را متحول کند؛ از طریق شخصی‌سازی آموزش دروس دینی، ایجاد کتابخانه‌های مجازی پیشرفته با قابلیت تحلیل متون، یا شبیه‌سازی مباحثه‌های علمی برای طلاب. همچنین امکان توسعه خدمات دینی نوین مانند اپلیکیشن‌های فتوای هوشمند (تحت نظارت مراجع)، پلتفرم‌های پاسخگویی به شبهات با دقت بالا، یا استفاده از تحلیل داده برای بهبود اثربخشی تبلیغ دینی وجود دارد . در سطح علمی نیز هوش مصنوعی می‌تواند با تحلیل الگوهای پیچیده در متون قرآن و حدیث، افق‌های جدیدی در پژوهش‌های دینی بگشاید یا به مقابله هدفمند با جنگ نرم فرهنگی و مقابله شناختی دشمنان کمک کند . یکی از مهم‌ترین نقش‌های حوزه، ارائه چارچوب‌های اخلاقی مبتنی بر شریعت برای توسعه هوش مصنوعی است تا از خطراتی مانند سوگیری الگوریتمی علیه گروه‌های خاص، نقض حریم خصوصی، یا تولید محتوای خلاف شرع آنهم به صورت ناخواسته جلوگیری شود .

با این حال، چالش‌های قابل توجهی بر سر این راه وجود دارد . بسیاری از حوزه هنوز فاقد زیرساخت‌های فنی و نیروهای متخصصی هستند که بتوانند دانش سنتی فقه و اصول را با فناوری‌های نوین تلفیق کنند . تربیت «طلاب فناورمحور» یا ایجاد رشته‌های میان‌رشته‌ای مانند «فقه و هوش مصنوعی» یک نیاز فوری است . از نگاه ایدئولوژیک، برخی کاربردهای هوش مصنوعی مانند تولید خودکار متون به ظاهر دینی (که ممکن است حاوی تحریف باشند) یا سامانه‌ها و بات‌های توصیه‌گر محتوای غیراخلاقی، می‌توانند باورهای اصیل دینی را تضعیف کنند . همچنین مسائل فقهی پیچیده‌ای مطرح است که پاسخ به آنها نیازمند پژوهش‌های عمیق است؛ مانند تعیین مسئولیت حقوقی خطاهای ربات‌های خودمختار، جواز شرعی استفاده از داده‌های حساس کاربران برای آموزش مدل‌ها، یا مشروعیت ایجاد «شخصیت‌های مجازی مذهبی» . همچنین وابستگی به پلتفرم‌ها و سخت‌افزارهای خارجی نیز تهدیدی است که ممکن است ارزش‌های اسلامی را تحت تأثیر قرار دهد .

برای موفقیت در این مسیر، حوزه باید راهکارهایی را دنبال کنند . تأسیس پژوهشکده‌های تخصصی با مشارکت فقها، متخصصان هوش مصنوعی و اخلاق‌پژوهان می‌تواند به تولید دانش بومی در این زمینه کمک کند . بازنگری در برنامه‌های درسی حوزه و افزودن واحدهایی مانند «فقه دیجیتال»، «اخلاق هوش مصنوعی» و «مبانی علوم داده» برای تربیت نسل جدید طلاب ضروری است.

همکاری با دانشگاه‌ها و شرکت‌های فناوری در پروژه‌های ملی تضمین می‌کند که محصولات هوش مصنوعی با موازین شرعی انطباق داشته باشند. امری که در منشور ارزشمند رهبر معظم انقلاب مد ظله العالی نیز به آن اشاره شده است. حوزه علمیه همچنین می‌تواند با توسعه مدل‌های زبانی آموزش‌دیده بر متون معتبر اسلامی مانند مدل‌های LLM، خدمات دینی هوشمند و دقیق‌تری ارائه دهد. تدوین استانداردهای اسلامی برای هوش مصنوعی مانند یک «منشور اخلاقی نیز می‌تواند راهنمای توسعه‌دهندگان مسلمان باشد .

تجربیات جهانی نشان می‌دهد نهادهای دینی دیگر نیز به این عرصه وارد شده‌اند؛ برای مثال واتیکان کمیسیونی برای اخلاق هوش مصنوعی تأسیس کرده و خواستار عهدنامه‌ای جهانی در این زمینه شده است. در جهان اسلام، امارات با پروژه «هوش مصنوعی برای نیکی» ورود جدی به این عرصه نموده است و مالزی از هوش مصنوعی در تفسیر قرآن بهره می‌برد. این نمونه‌ها ثابت می‌کند که ورود حوزه‌های علمیه به عرصه هوش مصنوعی نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت انقلابی است. این ورود باید فعالانه، علمی و مبتنی بر اجتهاد پویا باشد تا هم از فرصت‌های تحول‌آفرین آن بهره ببرد و هم جامعه را در برابر چالش‌های اخلاقی و فقهی محافظت کند. موفقیت در این مسیر مستلزم پرهیز از موضع‌گیری انفعالی و اقدام جهادی برای تولید گفتمان اسلامیِ پیشرو در فناوری است. اگر حوزه به این میدان وارد نشوند، دیگران این فضای حیاتی را بدون توجه به ارزش‌های دینی شکل خواهند داد .

مرکز مطالعات راهبردی در حوزه های علمیه از این فناوری چه استفاده و بهره ای می برد؟

ورود هوش مصنوعی به مطالعات راهبردی حوزه‌های علمیه می‌تواند تحولی بنیادین در شیوه‌های پژوهش، تصمیم‌سازی و آینده‌نگری این نهادها ایجاد کند . یکی از کلیدی‌ترین کاربردها، تحلیل عمیق متون دینی است که با بررسی انبوهی از منابع قرآنی، روایی و فقهی، الگوهای پنهان، ارتباطات مفهومی بین آیات و احادیث، یا تکرارپذیری مضامین را کشف می‌کند. این توانمندی به تدوین نظریه‌ها و پاسخگویی از طریق سیستم‌های هوشمند مبتنی بر منابع معتبر کمک شایانی می‌کند. علاوه بر این، هوش مصنوعی با تحلیل داده‌های کلان از شبکه‌های اجتماعی، اخبار و نظرسنجی‌ها قادر است گرایش‌های فکری جامعه و ظهور شبهات جدید را پیش‌بینی کند، که به حوزه امکان به‌روزرسانی استراتژی‌های تبلیغی و آموزشی را می‌دهد . این فناوری همچنین می‌تواند محتوای ضد دینی یا تحریف‌شده در فضای مجازی را رصد کند تا اقدامات مقابله‌ای هدفمند طراحی شود .

در حوزه مدیریت منابع، هوش مصنوعی با تحلیل داده‌هایی مانند پراکندگی جغرافیایی طلاب، نیازهای آموزشی مناطق مختلف و اثربخشی برنامه‌های تبلیغی، نقشه‌های راهبردی برای توزیع بهینه نیروها و بودجه ارائه می‌دهد. مدل‌های پیش‌بینی نیز می‌توانند نیازهای آینده از جمله تقاضا برای خدمات دینی در مناطق محروم یا ضرورت تربیت متخصصان در رشته‌های نوین را شناسایی کنند . از جنبه سیاست‌گذاری، قابلیت شبیه‌سازی سناریوها به حوزه کمک می‌کند پیامدهای اجرای سیاست‌های دینی (مانند طرح‌های اقتصادی اسلامی) را در قالب شبیه‌سازی‌های چندبعدی ارزیابی و نقاط قوت و ضعف آن را پیش‌بینی نمایند . این امر زمینه را برای تدوین اسناد راهبردی مبتنی بر شریعت مثل الگوی حکمرانی اسلامی فضای مجازی فراهم می‌کند .

هوش مصنوعی همچنین پژوهش‌های میان‌رشته‌ای را متحول می‌کند؛ ابزارهایی مانند تحلیل داده‌های پزشکی یا اقتصادی به طلاب کمک می‌کنند در حوزۀ فقه پزشکی، فقه الاقتصاد و ... تحلیلی نظام‌مند ارائه دهند . ایجاد دانشنامه‌های هوشمند پویا که به‌طور خودکار با استناد به منابع معتبر به‌روز می‌شوند نیز گامی در جهت دسترسی سریع به احکام فناوری‌های نوین است . با این حال، موفقیت این مسیر مستلزم توجه به چالش‌های جدی است: برای مثال دقت تحلیل‌ها به کیفیت داده‌های ورودی وابسته است و داده‌های مغرضانه یا ناقص می‌توانند به نتایج گمراه‌کننده منجر شوند . یا اینکه جمع‌آوری داده‌ها نیز نباید نقض‌کننده حریم خصوصی افراد باشد. نکته محوری دیگر حفظ تعادل بین «توصیه‌های ماشین» و «اجتهاد انسانی» است؛ خروجی هوش مصنوعی صرفاً ابزاری برای تصمیم‌سازی است و هرگز نمی‌تواند جایگزین خرد جمعی یا فرایندهای عمیق اجتهادی شود .

در مجموع، هوش مصنوعی مطالعات راهبردی حوزه را از رویکردهای سنتی به سمت تحلیل‌های مبتنی بر داده سوق می‌دهد . این تحول امکان پاسخگویی سریع‌تر به مسائل مستحدثه، تخصیص منابع و گفتمان تمدن‌ساز اسلامی با سرعت و دقت بیشتر را در عصر فناوری فراهم می‌کند . تحقق این چشم‌انداز اما منوط به سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های داده‌ای، تربیت نیروی انسانی آشنا با فناوری و تدوین چارچوب‌های اخلاقی شفاف است.

خدماتی که مرکز مطالعات راهبردی برای طلاب داشته چه بوده است؟

مطالعات راهبردی در حوزه‌های علمیه با بهره‌گیری از ابزارهای نوین مانند تحلیل داده‌ها، آینده‌پژوهی و نقشه‌برداری دانش می‌تواند خدماتی تحول‌آفرین به طلاب ارائه دهد. یکی از کلیدی‌ترین این خدمات، هدایت تحصیلی هوشمند است که با تحلیل عملکرد دروس (مانند فقه، اصول یا فلسفه)، پژوهش‌های انجام‌شده و مشارکت در مباحث علمی، استعدادها و گرایش‌های خاص هر طلبه را شناسایی می‌کند و مسیر تحصیلی متناسب با توانمندی‌های او را پیشنهاد می‌دهد. این نظام می‌تواند نیازهای تخصصی آینده جامعه مثل تربیت متخصصان در "فقه فضای مجازی" یا "اخلاق مضاف" را پیش‌بینی و طلاب را به سمت این رشته‌ها سوق دهد. علاوه بر این، مطالعات راهبردی با تولید محتوای آموزشی شخصی‌سازی‌شده، فرآیند یادگیری را بهینه می‌سازد؛ برای مثال نرم‌افزارهایی که با تشخیص نقاط ضعف و قوت طلبه، درس‌نامه‌ها و تمرین‌های اختصاصی تولید می‌کنند یا محیط‌های شبیه‌سازی‌شده‌ای خلق می‌کنند که طلاب در آن می‌توانند مناظره‌های مجازی با شخصیت‌های تاریخی داشته باشند یا در جلسات استفتای مجازی تمرین کنند تا مهارت‌های عملی آنان تقویت شود.

در حیطه پژوهش، مطالعات راهبردی از طریق کشف ارتباطات بین‌متنی در منابع دست‌اول (کتب فقهی، تفسیری و روایی)، موضوعات پژوهشی نوین را به طلاب معرفی می‌کند و حتی با ارائه چارچوب اولیه پایان‌نامه‌ها، استدلال‌های کلیدی یا پیشینه تحقیق، زمان تدوین پژوهش‌ها را کوتاه می‌سازد. برای آماده‌سازی طلاب در نقش‌آفرینی اجتماعی، ابزارهایی مانند شبیه‌سازی چالش‌های تبلیغی طراحی می‌شوند مثلاً ربات‌های گفت‌وگو که به طلاب امکان تمرین پاسخگویی به شبهات روز در فضای مجازی را می‌دهند یا با نقشه‌برداری نیازهای منطقه‌ای مانند شناسایی مناطق آسیب‌پذیر از نظر مسائلی مثل اعتیاد یا طلاق، اعزام مبلغان را هدفمند می‌کنند. توسعه مهارت‌های جانبی نیز از طریق دوره‌های آموزش طراحی نرم‌افزارهای دینی، مدیریت فضای مجازی یا تولید محتوای چندرسانه‌ای مبتنی بر نیازهای روز دنبال می‌شود. این مطالعات با تقویت سواد رسانه‌ای مثل آموزش تحلیل اخبار و جریان‌های فکری تفکر انتقادی طلاب را پرورش می‌دهد.

پشتیبانی از اشتغال آینده طلاب نیز بخش حیاتی این خدمات است؛ از طریق پیش‌بینی فرصت‌های شغلی در مراکز فرهنگی، دانشگاه‌ها یا نهادهای بین‌المللی که به متخصصان فقهی-فناورمحور نیاز دارند، و ارائه مشاوره برای تطبیق مهارت‌ها با بازار کار مانند یادگیری زبان‌های خارجی تخصصی یا مدیریت پروژه، ایجاد شبکه‌های علمی از جمله پلتفرم‌های تبادل دانش با پژوهشگران جهانی یا تشکیل گروه‌های تخصصی حول موضوعاتی مانند "فقه معاصر" نیز امکان همکاری‌های پژوهشی گسترده را فراهم می‌کند. با این حال، چالش‌هایی مانند دسترسی نابرابر طلاب شهرهای کوچک به ابزارهای دیجیتال، خطر کاهش خلاقیت به دلیل اتکای بیش از حد به فناوری، و کمبود اساتید مجرب در این زمینه نیازمند توجه است. در مجموع، مطالعات راهبردی می‌تواند طلاب را از رویکرد حافظه‌محور صرف به پژوهشگران مسئله‌محور تبدیل کند که هم بر عمق مباحث دینی تسلط دارند و هم با ابزارهای عصر دیجیتال آشنا هستند. این تحول آنان را برای ایفای نقش‌هایی چون مصلحان اجتماعی، پژوهشگر میان‌رشته‌ای و یا مبلغان آگاه به الزامات دنیای مدرن آماده می‌سازد، مشروط بر آنکه ادغام سنت حوزوی با فناوری‌های نو، بدون تقلیل جایگاه اجتهاد انسانی آنهم اجتهاد در همه زمینه ها صورت پذیرد.

چشم انداز مطالعات راهبردی حوزه های علمیه در بهره گیری از هوش مصنوعی چیست ؟

چشم‌انداز پیش‌روی حوزه‌های علمیه در بهره‌گیری از هوش مصنوعی، همانگونه که مقام معظم رهبری در منشور وزین و ارزشمند خود فرمودند، ترسیم‌کننده‌ی آینده‌ای پویا و تمدن‌ساز است که در آن فناوری به خدمت تعمیق معرفت دینی و پاسخگویی به چالش‌های پیچیده‌ی عصر جدید درمی‌آید. در این آینده، حوزه از نهادی واکنش‌گر به کنشگری پیش‌بینی کننده تحول می‌یابد؛ هوش مصنوعی با تحلیل داده‌های کلان اجتماعی، فرهنگی و دینی از گرایش‌های فکری نسل جوان تا تحولات فناوری‌های نوظهور مانند فراجهان و ... به آنان امکان می‌دهد چالش‌های آینده را پیش از وقوع شناسایی و برنامه‌های آموزشی یا تبلیغی پیش‌گیرانه طراحی کنند. این تحول با ایجاد «نظام هوشمند استنباط راهبردی» تکمیل می‌شود؛ سامانه‌هایی که با تلفیق داده‌های تاریخی فقهی، الگوهای تفسیری و تحولات جامعه‌شناختی، به سیر اجتهادی در اتخاذ تصمیم‌های کلان مانند شبیه‌سازی پیامدهای صدور حکم شرعی درباره‌ی مسائلی مانند «ارزهای دیجیتال» بر اقتصاد ملی کمک می‌کنند. یکی از آرمان‌های متعالی، طراحی «الگوی اسلامی حکمرانی هوش مصنوعی» است که حوزه‌ها را به رهبران جهانی در تعیین استانداردهای معنوی تبدیل می‌کند؛ نمونه‌ی آن تدوین «منشور حقوق دیجیتال مسلمانان» مبتنی بر حریم خصوصی، شفافیت الگوریتم‌ها و منع سوگیری‌های فرهنگی.

در عرصه‌ی پژوهش‌های دینی، هوش مصنوعی افق‌های نوینی می‌گشاید؛ با تحلیل‌های چندلایه‌ی زبانی و معناشناختی، الگوهای ناشناخته احتمالی در متون اسلامی می‌شوند. این تحولات روش‌شناسی پژوهش‌های حوزوی را دگرگون می‌سازد. آموزش طلاب نیز به‌طور بنیادین متحول خواهد شد؛ هوش مصنوعی مسیر تحصیلی هر فرد را بر اساس استعدادها، سرعت یادگیری و نیازهای جامعه مثلاً تقاضای منطقه‌ای برای متخصصان فقه معاصر طراحی می‌کند و محتوای آموزشی (مانند درس‌نامه‌های فقهی) را به‌صورت پویا و شخصی‌سازی‌شده تولید می‌نماید. در سطح جهانی، حوزه‌ها می‌توانند با توسعه‌ی «دیپلماسی فناورانه‌ی دینی»، از ظرفیت هوش مصنوعی برای ایجاد گفتمان بین‌ادیانی مثل طراحی پلتفرم‌های گفت‌وگوی هوشمند استفاده کنند.

با این حال، تحقق این چشم‌انداز با چالش‌هایی روبه‌رو است: فقدان زیرساخت داده‌ای معتبر (نیاز به بانک‌های اطلاعاتی یکپارچه از متون دینی)، خطر تقلیل‌گرایی (اجتناب از جایگزینی اجتهاد انسانی با خروجی ماشین) و تهدیدات امنیت سایبری (حفاظت از داده‌های حساس).

برای رسیدن به آینده‌ای آرمانی، حوزه‌ها باید هوش انسانیِ برخاسته از اجتهاد و هوش ماشینیِ مبتنی بر داده را به‌گونه‌ای ادغام کنند که نه تنها پیش از جامعه چالش‌های اخلاقی فناوری‌های نوظهور مانند هوش مصنوعی عمومی (AGI) را رصد کنند، بلکه پیش از طلاب مسیرهای تخصصی آینده را ترسیم نمایند و پیش از جهان الگوی حکمرانی دینیِ عادلانه‌ی فناوری را ارائه دهند. این هدف مستلزم سرمایه‌گذاری در تربیت، تأسیس آزمایشگاه‌های مشترک با مراکز علمی پیشرو و سرآمد و همچنین تدوین سند راهبردی ملیِ هوش مصنوعی دینی است. اگر حوزه‌ها این فرصت را دریابند، نه مصرف‌کننده‌ی فناوری باقی می‌مانند و نه واکنش‌گر، بلکه به سازندگان تمدن اسلامی عصر دیجیتال تبدیل خواهند شد.

انتهای پیام

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha